Individuation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فردپرستی، تک‌سازی، فرد‌سازی، جد‌اسازی، تک‌شدگی، تشخیص فرد در جمع، شخصیت، وجود (شخص)، جداشدگی، یکایکی، تکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد individuation

  1. noun The quality of being individual
    Synonyms: individualization, individuality, individualisation, individualism
    Antonyms: commonality

ارجاع به لغت individuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «individuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/individuation

لغات نزدیک individuation

پیشنهاد بهبود معانی