مربوط به زیرساخت، زیرساختی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a strategy for infrastructural development in the region
استراتژی (=راهبرد) توسعهی زیرساختی در منطقه
infrastructural investment
سرمایهگذاریِ زیرساختی
infrastructural projects
پروژههای زیرساختی
There are complex infrastructural challenges facing our country.
چالشهایِ زیرساختیِ پیچیدهای پیش روی کشور ما قرار دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «infrastructural» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infrastructural