Inhabitable

ɪnˈhæbɪtəbl̩ ɪnˈhæbɪtəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more inhabitable
  • صفت عالی:

    most inhabitable

معنی

قابل‌سکنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inhabitable

  1. adjective Fit to live in
    Synonyms: habitable, livable

ارجاع به لغت inhabitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inhabitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inhabitable

لغات نزدیک inhabitable

پیشنهاد بهبود معانی