امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Internship

ˈɪntɜrːnʃɪp ˈɪntɜːnʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    internships

معنی

noun countable
دوره کارآموزی، دوره اینترنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت internship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «internship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/internship

لغات نزدیک internship

پیشنهاد بهبود معانی