فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Intestate

ɪnˈtesteɪt / / -stət ɪnˈtesteɪt / / -stət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adjective
    فاقد وصیت‌نامه
    • - He died intestate.
    • - او بدون وصیت‌نامه مرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intestate

  1. adjective Having made no legally valid will before death or not disposed of by a legal will
    Antonyms: testate

ارجاع به لغت intestate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intestate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intestate

لغات نزدیک intestate

پیشنهاد بهبود معانی