یک دست صدا ندارد، همه بهیکاندازه نقش داریم، همه باید مسئولیت این مورد را بپذیریم (پای همهی ما گیر است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You should not assume all of the responsibility, it takes two to tango.
تو نباید همهی مسئولیت را به عهده بگیری؛ تکتک ما مسئول هستیم.
We really need to come to a compromise here, after all it takes two to tango.
ما باید با هم به توافق برسیم؛ بههرحال همه بهیکاندازه مسئولیم.
In relationships, it takes two to tango, so both partners must put in the effort.
در روابط، هر دو نفر بهیکاندازه مسئول هستند، بنابراین هر دو طرف باید تلاش کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «it takes two to tango» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/it-takes-two-to-tango