با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Jailbreak

ˈdʒeɪlbreɪk ˈdʒeɪlbreɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    jailbroke
  • شکل سوم:

    jailbroken
  • سوم‌شخص مفرد:

    jailbreaks
  • وجه وصفی حال:

    jailbreaking
  • شکل جمع:

    jailbreaks

معنی

noun
فرار از زندان، گریختن از محبس (با زور)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jailbreak

  1. noun An escape from jail
    Synonyms: breakout, break, forcible escape, planned escape, gaolbreak, prisonbreak, prison-breaking

ارجاع به لغت jailbreak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jailbreak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jailbreak

لغات نزدیک jailbreak

پیشنهاد بهبود معانی