فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jailbreak

ˈdʒeɪlbreɪk ˈdʒeɪlbreɪk

گذشته‌ی ساده:

jailbroke

شکل سوم:

jailbroken

سوم‌شخص مفرد:

jailbreaks

وجه وصفی حال:

jailbreaking

شکل جمع:

jailbreaks

معنی

noun

فرار از زندان، گریختن از محبس (با زور)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jailbreak

  1. noun an escape from jail
    Synonyms:
    breakout break prisonbreak forcible escape prison-breaking planned escape gaolbreak

ارجاع به لغت jailbreak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jailbreak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jailbreak

لغات نزدیک jailbreak

پیشنهاد بهبود معانی