Jimjams

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun plural informal
  انگلیسی بریتانیایی پوشاک پیژامه
  • - She always wears her jimjams before going to bed.
  • - او همیشه قبل‌از رفتن به رختخواب پیژامه می‌پوشد.

  • - The child couldn't sleep because he had the jimjams.
  • - کودک چون پیژامه داشت نمی‌توانست بخوابد.
• noun plural informal
  اضطراب، دلهره، هول‌وولا
  • - The thought of public speaking gives me the jimjams.
  • - فکر سخنرانی در جمع به من دلهره می‌دهد.

  • - The caffeine in his coffee only intensified his jitters.
  • - کافئین موجود در قهوه‌اش فقط باعث تشدید اضطرابش شد.