فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Juiciness
ˈdʒuːsinəs
ˈdʒuːsinəs
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
آبداری، آبدار بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I really like the juiciness and the taste of ripe pears.
من آبدار بودن و طعم گلابیِ رسیده را بسیار دوست دارم.
The juiciness of the meat is well preserved with this method of cooking.
با این روش پخت، آبدار بودن گوشت به‌خوبی حفظ می‌شود.
مترادف و متضاد juiciness
-
noun a juicy appetizingnessSynonyms:succulence delectableness succulency
لغات هم‌خانواده juiciness
-
adjectivejuicy
-
verb - transitivejuice
ارجاع به لغت juiciness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «juiciness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/juiciness
لغات نزدیک juiciness
- - juiced
- - juicer
- - juiciness
- - juicy
- - juicy gossip