فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Juicer

ˈdʒuːsər ˈdʒuːsə

شکل جمع:

juicers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آب‌میوه‌گیری، دستگاه آب‌میوه‌گیری

We bought a new juicer for the kitchen.

ما برای آشپزخانه آب‌میوه‌گیری جدیدی خریدیم.

He cleaned the juicer after making orange juice.

او پس‌از تهیه‌ی آب‌پرتقال، دستگاه آب‌میوه‌گیری را تمیز کرد.

noun slang countable

(فرد) دائم‌الخمر، می‌خواره، باده‌پرست، همیشه‌مست، سَکور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She couldn't believe her brother had turned into a juicer after college.

او نمی‌توانست باور کند که برادرش بعد‌از دانشگاه می‌خواره شده باشد.

Everyone knew her as the juicer who never turned down a drink.

همه او را به‌عنوان فردی دائم‌الخمر می‌شناختند که هرگز به هیچ نوشیدنی‌ای نه نگفته است.

noun slang countable

ورزش مصرف‌کننده‌ی استروئید، استروئیدی، آمپولی (ورزش‌کاری که استروئید مصرف می‌کند)

The coach warned against the dangers of becoming a juicer.

مربی در مورد خطرات تبدیل شدن به ورزشکاری استروئیدی هشدار داد.

After the scandal broke, the juicer's reputation was forever tarnished.

پس‌از افشای رسوایی، شهرت ورزشکار مصرف‌کننده‌ی استروئید برای همیشه لکه‌دار شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد juicer

  1. noun a kitchen appliance designed to extract juice from fruits, vegetables, and other foods
    Synonyms:
    reamer juice reamer
  1. noun a person who drinks alcoholic beverages (especially to excess)
    Synonyms:
    drinker toper imbiber
    Antonyms:
    nondrinker

لغات هم‌خانواده juicer

ارجاع به لغت juicer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «juicer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/juicer

لغات نزدیک juicer

پیشنهاد بهبود معانی