امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Jumping-off Place

    ˈdʒʌm.pɪŋ ɔf pleɪs ˈdʒʌm.pɪŋ ɒf pleɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    آغازگاه، نقطه‌ی شروع، نقطه‌ی آغاز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The library was the jumping-off place for his research on ancient civilizations.
    - این کتابخانه آغازگاه تحقیقات او در مورد تمدن‌های باستانی بود.
    - The meeting room served as the jumping-off place for their brainstorming session.
    - اتاق جلسه نقطه‌ی شروع جلسه‌ی ایده‌پردازی آن‌ها بود.
    noun
    جای بسیار دور، جای دورافتاده، اون سر دنیا، بیخ گور سیاه
    - After hours of hiking, we finally reached the jumping-off place
    - بعد از ساعت‌ها پیاده‌روی بالاخره به جای دورافتاده رسیدیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jumping-off place

    1. noun starting point
      Synonyms: beginning of venture, beginning point, jumping-off point, springboard, starting blocks, starting gate, starting line, starting post

    ارجاع به لغت jumping-off place

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jumping-off place» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jumping-off-place

    لغات نزدیک jumping-off place

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند