آخرین به‌روزرسانی:

Jumpsuit

ˈdʒʌmpsuːt ˈdʒʌmpsuːt / / -sjuːt

شکل جمع:

jumpsuits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

لباس سرهمی، لباس یکسره، جامپ‌سوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Jumpsuits are comfortable and easy to wear.

لباس‌های یکسره راحت و آسان برای پوشیدن هستند.

The workers wore blue jumpsuits for safety.

کارگران برای ایمنی لباس‌های سرهمی آبی پوشیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jumpsuit

  1. noun one-piece garment fashioned after a parachutist's uniform
    Synonyms:
    jump suit

ارجاع به لغت jumpsuit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jumpsuit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jumpsuit

لغات نزدیک jumpsuit

پیشنهاد بهبود معانی