مرتب حرف کسی را قطع کردن، مکرراً مزاحم شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Please stop interrupting me while I'm speaking.
لطفاً وقتی صحبت می کنم حرفم را قطع نکنید.
The children kept interrupting their parents' conversation.
بچه ها مرتباً حرف والدینشان را قطع می کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «keep interrupting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keep-interrupting