شکل جمع:
kindergartensانگلیسی آمریکایی کودکستان، پیشدبستانی (محیط آموزشی کودکان ۵ ساله تا پیش از مدرسه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The kindergarten teacher is very patient and nurturing.
مربی کودکستان بسیار صبور و باحوصله است.
I remember my first day of kindergarten like it was yesterday.
اولین روز کودکستانم را طوری به خاطر دارم که انگار همین دیروز بود.
My daughter is excited to start kindergarten next year.
دخترم برای شروع پیشدبستانی در سال آینده هیجانزده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «kindergarten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kindergarten