با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Kingmaker

ˈkɪŋˌmeɪkər ˈkɪŋˌmeɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سلطان‌ساز، کسی که در انتخاب پادشاه یا رئیس مؤثر است
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد kingmaker

  1. noun English statesman; during the War of the Roses he fought first for the house of York and secured the throne for Edward IV and then changed sides to fight for the house of Lancaster and secured the throne for Henry VI (1428-1471)
    Synonyms: warwick, Earl of Warwick, Richard Neville

ارجاع به لغت kingmaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kingmaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kingmaker

لغات نزدیک kingmaker

پیشنهاد بهبود معانی