آخرین به‌روزرسانی:

Ko

ˌkeɪˈoʊ ˌkeɪ ˈəʊ

معنی و نمونه‌جمله

noun

(در بوکس) با ضربات متوالی از میدان به‌درکردن، مغلوب کردن، ضربه فنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He KO'd his opponent.

حریف خود را ضربه‌ی فنی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ko

  1. noun a blow that renders the opponent unconscious
    Synonyms:
    knockout kayo

ارجاع به لغت ko

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ko» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ko

لغات نزدیک ko

پیشنهاد بهبود معانی