شکل جمع:
kpisKPI مخفف عبارت Key Performance Indicator است.
اقتصاد کسبوکار شاخص کلیدی عملکرد (یک متغیر قابلاندازهگیری است که نشان میدهد یک سازمان تا چه اندازه در رسیدن به اهداف کلیدی خود موفق بوده است.)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We need to meet the set KPI targets by the end of the month.
ما باید تا پایان ماه به اهداف تعیینشدهی شاخص کلیدی عملکرد برسیم.
Our team's KPIs have significantly improved this quarter.
شاخصهای کلیدی عملکرد تیم ما در این سه ماه بهطور قابلتوجهی بهبود یافته است.
The marketing team reviewed the KPI to assess their campaign's success.
تیم بازاریابی برای ارزیابی موفقیت کمپین خود، شاخص کلیدی عملکرد را مورد بررسی قرار دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «KPI» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kpi