شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: laisser-passer
مجوز عبور، جواز عبور، پروانهی عبور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I lost my laissez-passer at the airport.
مجوز عبورم را در فرودگاه گم کردم.
The embassy issued a laisser-passer to the diplomat.
سفارت برای این دیپلمات جواز عبور صادر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «laissez-passer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/laissez-passer