با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lienor

ˌliːˈnɔː-ɔːr ˈliːənɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    حقوق راهن (شخص یا سازمانی که اموالش به‌طور رسمی تا زمان بازپرداخت طلب نزد مترهن نگهداری می‌شود)
    • - The lienor's rights and responsibilities are outlined in the lien agreement.
    • - حقوق و مسئولیت‌های راهن در قرارداد رهن تعیین شده است.
    • - The lienor had to go through legal proceedings to enforce their lien rights.
    • - راهن باید برای اجرای حقوق رهن خود از طریق قانونی اقدام می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت lienor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lienor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lienor

لغات نزدیک lienor

پیشنهاد بهبود معانی