با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Lienor

ˌliːˈnɔː-ɔːr ˈliːənɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    حقوق راهن (شخص یا سازمانی که اموالش به‌طور رسمی تا زمان بازپرداخت طلب نزد مترهن نگهداری می‌شود)
    • - The lienor's rights and responsibilities are outlined in the lien agreement.
    • - حقوق و مسئولیت‌های راهن در قرارداد رهن تعیین شده است.
    • - The lienor had to go through legal proceedings to enforce their lien rights.
    • - راهن باید برای اجرای حقوق رهن خود از طریق قانونی اقدام می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت lienor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lienor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lienor

لغات نزدیک lienor

پیشنهاد بهبود معانی