۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Linguist

    ˈlɪŋɡwɪst ˈlɪŋɡwɪst
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      linguists

    توضیحات

    همچنین می‌توان از linguistician به‌ جای linguist استفاده کرد.

    معنی

    noun countable
    زبان‌شناس، متخصص زبان‌شناسی، زبان‌دان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد linguist

    1. noun student of language
      Synonyms:
      linguist grammarian interpreter lexicographer etymologist polyglot phonetician dialectician semanticist phonologist philologist structuralist comparativist linguistician phoneticist glottologist lexiconist vocabulist philologer philologue grammatist usagist glossographer glossologist phonemist structural linguist transformationalist linguistic-scientist tagmemist reconstructionist transformational grammarian stratificationalist stratificational grammarian linguistic geographer comparative (Indo-European) grammarian glottochronologist
    1. noun speaker of many languages
      Synonyms:
      translator polyglot conversant polyglottist savant Pangloss

    ارجاع به لغت linguist

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «linguist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/linguist

    لغات نزدیک linguist

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه