با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Linguistic

    lɪŋˈɡwɪstɪk lɪŋˈɡwɪstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more linguistic

    • صفت عالی:

      most linguistic

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C1
    وابسته به زبان‌شناسی، کلامی، زبان‌شناسانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The linguistic differences between the two languages made communication difficult.
    - تفاوت‌های کلامی بین این دو زبان برقراری ارتباط را سخت کرده بود.
    - The linguistic analysis of the text revealed hidden meanings.
    - تحلیل زبان‌شناسانه‌ی متن معانی پنهان را فاش کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد linguistic

    1. adjective Consisting of or related to language
      Synonyms: lingual, semantic, dialectal, philological, etymological, phonological, morphological, phonetic, phonemic, grammatical, syntactical, usagistic, glottal, scientific, exact, oral, lexical, lexemic
      Antonyms: nonlinguistic

    ارجاع به لغت linguistic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «linguistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/linguistic

    لغات نزدیک linguistic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند