فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Live-in

ˈlɪv ɪn ˈlɪv ɪn ˈlɪv ɪn

معنی و نمونه‌جمله

adjective

زیست‌کننده در محل کار، سرخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a live-in maid

کلفت خانگی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد live-in

  1. verb live in the house where one works
    Synonyms:
    sleep in
    Antonyms:
    live out

ارجاع به لغت live-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «live-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/live-in

لغات نزدیک live-in

پیشنهاد بهبود معانی