فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Longe

lɔŋ lɒŋ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

افسار دراز (در تربیت اسب) (که مربی در دست می‌گیرد و اسب در دایره‌ای به دور او می‌چرخد)

The trainer held the longe firmly.

مربی افسار دراز را محکم نگه داشت.

The longe allowed the trainer to maintain control of the horse.

افسار دراز به مربی امکان داد تا کنترل اسب را حفظ کند.

verb - transitive

آموزش دادن (اسب) (با استفاده از افسار دراز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I longe my horse every morning.

اسبم را هر روز با افسار دراز آموزش می‌دهم.

She longes her horse in the round pen.

اسبش را در آغل آموزش می‌دهد.

noun

جانورشناسی قزل‌آلای دریاچه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

I caught a longe during my fishing trip yesterday.

دیروز در طول گشت ماهیگیری‌ام قزل‌آلای دریاچه‌ را گرفتم.

The longe is known for its delicious taste and delicate texture.

قزل‌آلای دریاچه به طعم لذیذ و بافت لطیفش معروف است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت longe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «longe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/longe

لغات نزدیک longe

پیشنهاد بهبود معانی