افسار دراز (در تربیت اسب) (که مربی در دست میگیرد و اسب در دایرهای به دور او میچرخد)
The trainer held the longe firmly.
مربی افسار دراز را محکم نگه داشت.
The longe allowed the trainer to maintain control of the horse.
افسار دراز به مربی امکان داد تا کنترل اسب را حفظ کند.
آموزش دادن (اسب) (با استفاده از افسار دراز)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I longe my horse every morning.
اسبم را هر روز با افسار دراز آموزش میدهم.
She longes her horse in the round pen.
اسبش را در آغل آموزش میدهد.
جانورشناسی قزلآلای دریاچه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
I caught a longe during my fishing trip yesterday.
دیروز در طول گشت ماهیگیریام قزلآلای دریاچه را گرفتم.
The longe is known for its delicious taste and delicate texture.
قزلآلای دریاچه به طعم لذیذ و بافت لطیفش معروف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «longe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/longe