Main-topmast

آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    دکل بالای شاه‌دکل، دکلی که درست بالای دکل اصلی قرار دارد (کشتی)
    • - The main-topmast of the ship snapped in half during the storm.
    • - دکل بالای شاه‌دکل کشتی در طول طوفان از وسط نصف شد.
    • - The crew worked together to repair the damaged main-topmast.
    • - خدمه با هم کار کردند تا دکل آسیب‌دیده‌ی بالای دکل اصلی را تعمیر کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت main-topmast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «main-topmast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/main-topmast

لغات نزدیک main-topmast

پیشنهاد بهبود معانی