با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Mainline

ˈmeɪnlaɪn ˈmeɪnlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive adjective
    راه یا مسیر اصلی، شاهراه، (راه‌آهن) خط اصلی
  • noun adjective verb - transitive
    (مقام یا موقعیت و غیره) اصلی، عمده، برجسته، (عقیده و غیره) همگام با اکثریت، همه پسند
  • noun verb - transitive adjective
    (عامیانه) مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن، هروئین زدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت mainline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mainline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mainline

لغات نزدیک mainline

پیشنهاد بهبود معانی