کسی را احمق جلوه دادن/ کسی را دست انداختن/ کسی را مسخره کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He made a fool out of himself by singing loudly in public.
او با بلند آواز خواندن در ملاء عام خودش را مسخره کرد.
Don't try to make a fool out of me; I know what you're up to.
سعی نکن من رو دست بندازی. میدونم داری چیکار میکنی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «make a fool out of someone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-a-fool-out-of-someone