انگلیسی بریتانیایی چیزی را به کسی هدیه دادن، چیزی را به کسی دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For your birthday, I want to make you a present of your favorite book.
برای تولدت، میخواهم کتاب موردعلاقهات را به تو هدیه بدهم.
To show my appreciation, I wanted to make her a present of a heartfelt letter.
برای نشان دادن قدردانیام، میخواستم نامهای صمیمانه به او تقدیم کنم.
For our anniversary, she made me a present of perfume, a fragrant reminder of our love.
برای سالگردمان، او به من یک عطر هدیه داد؛ یادآوری خوشرایحه از عشقمان.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «make someone a present of something» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-someone-a-present-of-somehing