کالبدشناسی (مربوط به) ماهیچهی جَوِشی، عضلهی مضغ، عضلهی ماضغه، عضلهی جونده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She experienced pain in her masseteric area after the dental procedure.
او پساز عمل دندانپزشکی در ناحیهی ماهیچهی جَوِشی خود دچار درد شد.
The doctor noted the masseteric hypertrophy in the patient’s jawline.
دکتر به بزرگشدگی عضلهی مضغ در خط فک بیمار اشاره کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «masseteric» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/masseteric