امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Masseteric

ˌmæsəˈterɪk ˌmæsəˈterɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کالبدشناسی (مربوط به) ماهیچه‌ی جَوِشی، عضله‌ی مضغ، عضله‌ی ماضغه، عضله‌ی جونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She experienced pain in her masseteric area after the dental procedure.
- او پس‌از عمل دندان‌پزشکی در ناحیه‌ی ماهیچه‌ی جَوِشی خود دچار درد شد.
- The doctor noted the masseteric hypertrophy in the patient’s jawline.
- دکتر به بزرگ‌شدگی عضله‌ی مضغ در خط فک بیمار اشاره کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت masseteric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «masseteric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/masseteric

لغات نزدیک masseteric

پیشنهاد بهبود معانی