با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Mastoid

ˈmæstoɪd ˈmæstoɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    پستانی، پستان‌مانند، حلمی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mastoid

  1. noun Process of the temporal bone behind the ear at the base of the skull
    Synonyms: mastoid-process, mastoid-bone, mastoidal
  2. adjective Relating to or resembling a nipple
    Synonyms: mastoidal

ارجاع به لغت mastoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mastoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mastoid

لغات نزدیک mastoid

پیشنهاد بهبود معانی