پزشکی کالبدشناسی (مربوط به بخشِ) پستانکی (قسمت عقبی استخوان گیجگاهی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
She experienced pain in her mastoid area after the accident.
او پساز تصادف دچار درد در ناحیهی پستانکی شد.
The mastoid plays a crucial role in ear anatomy.
بخشِ پستانکی نقش مهمی در آناتومی گوش دارد.
پستانی، پستانمانند، شبیه به نوک سینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sculptor crafted a mastoid figure that captured the essence of femininity.
مجسمهساز یک طرح پستانمانند ساخت که جوهر زنانگی را به تصویر میکشید.
The ancient vase featured a mastoid design, reminiscent of the human form.
گلدان باستانی دارای طرح پستانمانند بود که یادآور شکل انسان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mastoid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mastoid