پزشکی (medical) پزشکی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
med school
دانشکدهی پزشکی
the med student
دانشجوی پزشکی
پزشکی مادهی دارویی، دارو (معمولاً بهصورت جمع میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor prescribed several meds.
دکتر چندین دارو را تجویز کرد.
I forgot my meds.
داروهایم را فراموش کردم.
پزشکی (medicine) دارو، درمان
cough med
داروی سرفه
herbal med
گیاهدرمانی
قرون وسطایی، قرون وسطی
a med manuscript
نسخهی خطی قرون وسطایی
med architecture
معماری قرون وسطایی
(medium) متوسط، مدیوم
a med sized television
تلویزیونی با ابعاد متوسط
a med sized shirt
پیراهن سایز مدیوم
(Mediterranean) مدیترانهای، مربوط به مدیترانه
Med islands
جزایر مدیترانهای
the Med climate
آبوهوای مدیترانهای
(master of education) فوقلیسانس آموزشوپرورش، شخص دارای مدرک فوقلیسانس آموزشوپرورش
She had a MED degree.
مدرک فوقلیسانس آموزشوپرورش داشت.
She is working hard to earn her MED degree.
او سخت در تلاش است تا مدرک فوقلیسانس آموزشوپرورش خود را بگیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «med» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/med