امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Meltdown

ˈmeltdaʊn ˈmeltdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(در نیروگاه‌های اتمی و غیره: گدازش استوانه‌های سوخت اتمی در اثر خرابی دستگاه‌های سرد‌کن و رها شدن تابش خطرناک) فروگداخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
نابسامانی ستهم، فروریزش، (اوضاع و احوال) فروپاشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد meltdown

  1. noun Severe overheating of the core of a nuclear reactor resulting in the core melting and radiation escaping
    Synonyms: nuclear meltdown

ارجاع به لغت meltdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meltdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/meltdown

لغات نزدیک meltdown

پیشنهاد بهبود معانی