آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Meltdown

ˈmeltdaʊn ˈmeltdaʊn

معنی meltdown

noun

(در نیروگاه‌های اتمی و غیره: گدازش استوانه‌های سوخت اتمی در اثر خرابی دستگاه‌های سرد‌کن و رها شدن تابش خطرناک) فروگداخت

noun

نابسامانی ستهم، فروریزش، (اوضاع و احوال) فروپاشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد meltdown

  1. noun severe overheating of the core of a nuclear reactor resulting in the core melting and radiation escaping
    Synonyms:
    nuclear meltdown

سوال‌های رایج meltdown

معنی meltdown به فارسی چی می‌شه؟

لمه‌ی «meltdown» در زبان فارسی به «ذوب شدن کامل»، «فروپاشی» یا «از هم‌پاشیدگی» ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان انگلیسی بسته به بافت جمله معانی متفاوتی دارد. در معنای فنی و علمی، «meltdown» به حادثه‌ای اطلاق می‌شود که در آن هسته‌ی یک رآکتور هسته‌ای به دلیل از دست دادن سیستم‌های خنک‌کننده بیش از حد داغ شده و به حالت ذوب درمی‌آید. این مفهوم یکی از جدی‌ترین و خطرناک‌ترین حوادث در صنعت انرژی هسته‌ای است. از سوی دیگر، در کاربردهای عمومی و استعاری، «meltdown» می‌تواند به فروپاشی روانی یا هیجانی فرد نیز اشاره داشته باشد، زمانی که فرد کنترل خود را از دست می‌دهد و دچار بحران شدید روحی می‌شود.

از منظر علمی و صنعتی، «meltdown» به‌ویژه در حوزه‌ی انرژی هسته‌ای اهمیتی حیاتی دارد. در چنین شرایطی، دمای سوخت هسته‌ای به حدی افزایش می‌یابد که ساختار آن ذوب شده و به محیط اطراف آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد می‌کند. حوادثی چون چرنوبیل در اوکراین یا فوکوشیما در ژاپن نمونه‌هایی تاریخی از پیامدهای فاجعه‌بار یک «meltdown» هسته‌ای هستند. این نوع از فروپاشی نه‌تنها به محیط زیست آسیب‌های گسترده وارد می‌کند، بلکه سلامت و امنیت نسل‌های آینده را نیز به خطر می‌اندازد.

در معنای استعاری، «meltdown» بیشتر به شرایط انسانی و روانی اشاره دارد. هنگامی که فردی تحت فشارهای زیاد قرار می‌گیرد و توانایی مدیریت احساسات یا افکار خود را از دست می‌دهد، گفته می‌شود که او دچار یک «emotional meltdown» یا «فروپاشی هیجانی» شده است. این وضعیت ممکن است با گریه‌های شدید، عصبانیت، سردرگمی یا احساس ناتوانی همراه باشد. چنین حالتی در کودکان، به‌ویژه هنگام خستگی یا ناکامی، به وضوح دیده می‌شود، اما در بزرگسالان نیز در شرایط بحرانی رخ می‌دهد.

از دیدگاه اجتماعی، اصطلاح «meltdown» در ادبیات رسانه‌ای و روزنامه‌نگاری نیز حضوری پررنگ دارد. خبرنگاران از این واژه برای توصیف وضعیت‌های بحرانی اقتصادی، سیاسی، یا حتی ورزشی استفاده می‌کنند. مثلاً گفته می‌شود «the company faced a financial meltdown» یعنی شرکت با فروپاشی مالی مواجه شد. این کاربرد استعاری، دامنه‌ی معنایی واژه را بسیار گسترده کرده و آن را به ابزاری برای بیان انواع فروپاشی‌ها در عرصه‌های گوناگون تبدیل نموده است.

«meltdown» واژه‌ای است که هم در معنای علمی و دقیق و هم در معنای انسانی و استعاری، بیانگر نوعی بحران عمیق و از دست رفتن تعادل است. چه در قالب یک حادثه‌ی صنعتی و چه به‌عنوان یک وضعیت روحی یا اجتماعی، این واژه یادآور آسیب‌پذیری و شکنندگی ساختارهاست. به همین دلیل، «meltdown» نه‌تنها توصیف‌کننده‌ی یک فرآیند فیزیکی، بلکه نمادی از فروپاشی در سطوح مختلف زندگی بشر به شمار می‌رود.

ارجاع به لغت meltdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meltdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meltdown

لغات نزدیک meltdown

پیشنهاد بهبود معانی