با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Microchip

ˈmaɪkroʊtʃɪp ˈmaɪkrəʊˌtʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کامپیوتر ریزتراشه (رجوع شود به: chip)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد microchip

  1. noun Electronic equipment consisting of a small crystal of a silicon semiconductor fabricated to carry out a number of electronic functions in an integrated circuit
    Synonyms: chip, micro chip, silicon chip, microprocessor chip

ارجاع به لغت microchip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «microchip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/microchip

لغات نزدیک microchip

پیشنهاد بهبود معانی