فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Militarize

ˈmɪlətəˌraɪz ˈmɪlətəˌraɪz

گذشته‌ی ساده:

militarized

شکل سوم:

militarized

سوم‌شخص مفرد:

militarizes

وجه وصفی حال:

militarizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

نظامی کردن، جنگ طلب کردن، دارای روح نظامی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

militarized frontiers

مرزهای مستحکم‌شده

the plan for the militarization of youth organizations

طرح نظامی‌کردن سازمان‌های جوانان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد militarize

  1. verb to assemble, equip, and train for war
    Synonyms:
    mobilize militarise
    Antonyms:
    demilitarize

ارجاع به لغت militarize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «militarize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/militarize

لغات نزدیک militarize

پیشنهاد بهبود معانی