فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Milk Tooth

ˈmɪlkˈtuːθ mɪlktuːθ

شکل جمع:

milk teeth

توضیحات:

همچنین می‌توان از baby tooth به‌جای milk tooth استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی دندان شیری (هریک از دندان‌های موقتی کودکان که در اوایل کودکی رشد می‌کنند و بعدها می‌افتند تا جای خود را به دندان‌های دائمی بدهند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She kept her daughter's first milk tooth in a special box.

او اولین دندان شیری دخترش را در جعبه‌ی مخصوصی نگه داشت.

Milk teeth usually start to fall out around age six.

دندان‌های شیری معمولاً در حدود سن شش سالگی شروع به افتادن می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد milk tooth

  1. noun one of the temporary teeth that appear in infancy and early childhood and are eventually replaced by permanent teeth as the child grows older
    Synonyms:
    primary tooth deciduous tooth baby tooth

ارجاع به لغت milk tooth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «milk tooth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/milk-tooth

لغات نزدیک milk tooth

پیشنهاد بهبود معانی