عامل تخفیف دهنده، عامل کاهش دهنده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His age was considered a mitigating factor in his sentencing.
سن او به عنوان یک عامل تخفیف دهنده در حکم او در نظر گرفته شد.
The defendant's remorse was a mitigating factor.
پشیمانی متهم یک عامل کاهش دهنده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mitigating factor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mitigating-factor