Mitochondrial

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
راکیزه‌ای، میتوکندریایی، وابسته به میتوکندری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The protein plays a crucial role in mitochondrial transport.
- این پروتئین در انتقال میتوکندریایی نقش مهمی ایفا می‌کند.
- Understanding mitochondrial function is vital for developing new treatments.
- درک عملکرد راکیزه‌ای برای توسعه‌ی درمان‌های جدید حیاتی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mitochondrial

  1. adjective anything related to mitochondria, which are organelles found in the cells of most eukaryotic organisms

ارجاع به لغت mitochondrial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mitochondrial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mitochondrial

لغات نزدیک mitochondrial

پیشنهاد بهبود معانی