فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mitochondrion

ˌmaɪt̬oʊˈkɑːndriən ˌmaɪtəˈkɒndriən

شکل جمع:

mitochondria

توضیحات:

همچنین می‌توان از chondriosome به‌‌جای mitochondrion استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زیست‌شناسی راکیزه، میتوکندری، کندریوزوم (اندامکی سلولی که وظیفه‌ی تولید انرژی در سلول‌ها را بر عهده دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Mitochondria are essential for producing ATP.

میتوکوندری‌ها برای تولید ATP ضروری هستند.

Mitochondrion is involved in the regulation of cellular metabolism and energy balance.

میتوکندری در تنظیم سوخت‌وساز سلولی و تعادل انرژی نقش دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A healthy diet can improve the function of the mitochondrion in our cells.

رژیم غذایی سالم می‌تواند عملکرد راکیزه در سلول‌های ما را بهبود بخشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mitochondrion

  1. noun an organelle containing enzymes responsible for producing energy
    Synonyms:
    chondriosome

ارجاع به لغت mitochondrion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mitochondrion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mitochondrion

لغات نزدیک mitochondrion

پیشنهاد بهبود معانی