فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Module

ˈmɑːdʒuːl ˈmɒdjuːl

شکل جمع:

modules

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

اندازه‌گیری، حدود، حوزه، گنجایش، طرح، نقشه کوچک، واحد اندازه‌گیری، مقیاس مدل، نمونه، قسمتی از سفینه فضایی، اتاقک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده
noun countable

پیمانه، واحد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

module specification

(کامپیوتر) مشخصات فنی پیمانه

a 4- inch module

یک معیار چهار اینچی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

One of the astronauts went around the moon in the command module, the other went down to the surface in the lunar module.

یکی از فضانوردان که در مدول فرماندهی بود ماه را دور می‌زد و دیگری که در مدول ماه‌نشین بود به سطح ماه فرود آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد module

  1. noun one of the inherent cognitive or perceptual powers of the mind
    Synonyms:
    faculty mental faculty

ارجاع به لغت module

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «module» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/module

لغات نزدیک module

پیشنهاد بهبود معانی