با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Molar

ˈmoʊlər ˈməʊlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    molars

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
دندان آسیاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He pulled one of my molars by mistake.
- او یکی از دندان‌های آسیاب مرا اشتباهی کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد molar

  1. noun Grinding tooth with a broad crown; located behind the premolars
    Synonyms: grinder
  2. adjective Pertaining to large units of behavior; --R.R. Hunt
    Antonyms: molecular

ارجاع به لغت molar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «molar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/molar

لغات نزدیک molar

پیشنهاد بهبود معانی