(فرد یا سازمان) پولشو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police arrested the money launderer after a lengthy investigation.
پلیس پساز تحقیقات طولانی، پولشو را دستگیر کرد.
The money launderer tried to hide his illegal gains through complex transactions.
فرد پولشو سعی کرد ازطریق معاملات پیچیده، دستاوردهای غیرقانونی خود را پنهان کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «money launderer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/money-launderer