پول در جایی سرمایهگذاری شده/گیر کرده (و در دسترس نیست)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My money is tied up in property, so I can't afford a new car.
پول من در ملک سرمایهگذاری شده، بنابراین نمیتوانم ماشین جدیدی بخرم.
Most of his money is tied up in stocks and shares.
بیشتر پول او در سهام و اوراق بهادار گیر کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «money is tied up in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/money-is-tied-up-in