فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mono

ˈmɑːnoʊ ˈmɒnəʊ

شکل جمع:

monos

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable

موسیقی صدای مونو، یک‌صدایی، تک‌نوا، تک‌آوا (صدایی که در یک کانال صدا گنجانده شده باشد.)

The radio station only broadcasts in mono.

ایستگاه رادیویی فقط به‌صورت صدای مونو پخش می‌کند.

The mono recording had a crisp and clear sound quality.

صدای ضبط‌شده‌ی مونو کیفیت صدای واضح و شفافی داشت.

abbreviation noun uncountable informal

انگلیسی آمریکایی پزشکی مونو نوکلئوز (نوعی بیماری عفونی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Mono is easily spread through saliva.

مونو نوکلئوز به‌راحتی ازطریق بزاق پخش می‌شود.

My friend is still recovering from mono.

دوستم هنوز در نقاهت مونو نوکلئوز است.

prefix

یک، تک، واحد

monorail

تک‌ریل، مونوریل

Monocle

عینک یک‌چشمی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mono

  1. adjective designating sound transmission or recording or reproduction over a single channel
    Synonyms:
    monophonic single-channel
  1. noun an acute disease characterized by fever and swollen lymph nodes and an abnormal increase of mononuclear leucocytes or monocytes in the bloodstream; not highly contagious; some believe it can be transmitted by kissing
    Synonyms:
    kissing-disease mononucleosis glandular-fever infectious mononucleosis

ارجاع به لغت mono

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mono» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mono

لغات نزدیک mono

پیشنهاد بهبود معانی