به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monochromatic

ˈmɒnəkroʊm ˈmɒnəkrəʊm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    وابسته به یا دارای یک رنگ، تک‌رنگه، تک‌رنگ، تک‌فام (monochroic هم می‌گویند)
  • adjective
    تولید‌کننده‌ی تابش‌گری الکتروماگنتیک دارای یک طول موج واحد یا طول موج‌های تقریباً برابر
  • adjective
    وابسته به رنگ‌کوری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد monochromatic

  1. adjective (of light or other electromagnetic radiation) having only one wavelength
    Synonyms: monochrome, homochromatic, monochromic, monochromous
    Antonyms: polychromatic

ارجاع به لغت monochromatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monochromatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monochromatic

لغات نزدیک monochromatic

پیشنهاد بهبود معانی