امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monochromatic

ˈmɒnəkroʊm ˈmɒnəkrəʊm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
وابسته به یا دارای یک رنگ، تک‌رنگه، تک‌رنگ، تک‌فام (monochroic هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
تولید‌کننده‌ی تابش‌گری الکتروماگنتیک دارای یک طول موج واحد یا طول موج‌های تقریباً برابر
adjective
وابسته به رنگ‌کوری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monochromatic

  1. adjective (of light or other electromagnetic radiation) having only one wavelength
    Synonyms:
    monochrome homochromatic monochromic monochromous
    Antonyms:
    polychromatic

ارجاع به لغت monochromatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monochromatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monochromatic

لغات نزدیک monochromatic

پیشنهاد بهبود معانی