به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monochrome

ˈmɑːnəkroʊm ˈmɒnəkrəʊm
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از monotint به‌ جای monochrome استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    (تصویر، نقاشی، تلویزیون و غیره) استفاده از یک رنگ با سایه‌های مختلف، تک‌رنگ، تک فام
    • - I want to buy a pair of football trainers in black monochrome.
    • - می‌خواهم یک کفش فوتبال سیاه (یک رنگ با سایه‌های مختلف) بخرم.
    • - We looked over the grey, monochrome landscape.
    • - به منظره‌ی خاکستری تک رنگ نگاه کردیم.
  • adjective
    (وابسته به یک رنگ یا یک رنگ و سایه‌های آن) تک رنگی، تک فامی
    • - monochrome television.
    • - تلویزیون تک رنگی (سیاه و سفید).
    • - Kodak still produces monochrome film.
    • - شرکت کداک هنوز فیلم تک رنگی تولید می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد monochrome

  1. noun A black-and-white photograph or slide
    Synonyms: black-and-white
  2. adjective Having or appearing to have only one color
    Synonyms: monochromatic, monochromic, monochromous

ارجاع به لغت monochrome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monochrome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monochrome

لغات نزدیک monochrome

پیشنهاد بهبود معانی