به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Moraine

məˈreɪn məˈreɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    زمین‌شناسی یخ‌رفت (خرده‌سنگ‌ها و موادی که به‌علت جابه‌جایی یخچال‌های طبیعی بر جای می‌مانند)
    • - lateral moraine
    • - یخ‌رفت افقی
    • - We had to climb over a large moraine to reach the glacier.
    • - برای رسیدن به یخچال‌طبیعی باید از یک یخ‌رفت بزرگ بالا می‌رفتیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت moraine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moraine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moraine

لغات نزدیک moraine

پیشنهاد بهبود معانی