پر از پشه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We avoided the mosquitoey marshlands during our hike.
ما در طول پیادهرویمان از زمینهای باتلاقی پر از پشه اجتناب کردیم.
The mosquitoey conditions at the lake drove us to retreat indoors.
وضعیت پر از پشهی دریاچه، ما را به کنارهگیری داخل خانه سوق داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mosquitoey» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mosquitoey