آخرین به‌روزرسانی:

Mosquitoey

məˈskiːtoʊ.i məˈskiːtəʊ.i

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پر از پشه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

We avoided the mosquitoey marshlands during our hike.

ما در طول پیاده‌روی‌مان از زمین‌های باتلاقی پر از پشه اجتناب کردیم.

The mosquitoey conditions at the lake drove us to retreat indoors.

وضعیت پر از پشه‌ی دریاچه، ما را به کناره‌گیری داخل خانه سوق داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت mosquitoey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mosquitoey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mosquitoey

لغات نزدیک mosquitoey

پیشنهاد بهبود معانی