امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moss

mɒːs mɒs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    mossed
  • شکل سوم:

    mossed
  • سوم‌شخص مفرد:

    mosses
  • وجه وصفی حال:

    mossing
  • شکل جمع:

    mosses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
گیاه‌شناسی خزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The moss on the rocks glistened in the sunlight.
- خزه‌های روی صخره‌ها زیر نور خورشید برق می‌زدند.
- The old stone wall was covered in a thick layer of moss.
- دیوار سنگی قدیمی با لایه‌ای ضخیم از خزه پوشیده شده بود.
noun
جغرافیا (در اسکاتلند) پوده‌زار، تورب‌زار (نوعی تالاب در مناطق پست باتلاقی که زغال‌سنگ نارس از آن گرفته می‌شود)
- Be careful not to sink into the moss.
- مراقب باش در پوده‌زار فرو نروی.
- Wildlife thrives in the damp environment of the moss.
- حیات‌وحش در محیط مرطوب تورب‌زار رشد می‌کند.
noun
گیاه‌شناسی پوشش خزه‌ای، توده‌ی خزه
- The moss hanging from the tree branches swayed gently in the breeze.
- پوشش خزه‌ای آویزان از شاخه‌های درخت در نسیم به‌آرامی تکان می‌خوردند.
- The damp climate encouraged the growth of moss.
- آب‌وهوای مرطوب به رشد توده‌ی خزه کمک کرد.
verb - transitive
با خزه پوشاندن
- The old stone wall was completely mossed over.
- دیوار سنگی قدیمی کاملاً با خزه پوشانده شده بود.
- The abandoned house was mossed.
- خانه‌ی متروک از خزه پوشیده شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moss

  1. noun Any of various green, usually small nonvascular plants of the division Bryophyta. Mosses, unlike liverworts, have some tissues specialized for conducting water and nutrients. As in the other bryophytes, the diploid sporophyte grows on the haploid gametophyte generation, which supplies it with nutrients. Mosses often live in moist, shady areas and grow in clusters or mats. Sphagnum mosses play a crucial role in the ecology of peat bogs.
    Synonyms:
    bog lichen morass swamp

ارجاع به لغت moss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moss

لغات نزدیک moss

پیشنهاد بهبود معانی