شکل جمع:
mountaineersکوهنورد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
He is an experienced mountaineer who has climbed Everest twice.
او کوهنوردی باتجربه است که دو بار به اورست صعود کرده است.
As a skilled mountaineer, she knew how to survive in harsh conditions.
بهعنوان کوهنوردی کارآزموده، او میدانست که چطور در شرایط سخت زنده بماند.
کوهنشین، اهل کوهستان، ساکن منطقهی کوهستانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Mountaineers often rely on farming and livestock for their livelihood.
کوهنشینان اغلب برای امرارمعاش به کشاورزی و دامداری متکیاند.
Traditional clothing worn by mountaineers reflects their environment and culture.
پوشاک سنتی ساکنان مناطق کوهستانی، بازتابی از محیط و فرهنگ آنها است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mountaineer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mountaineer