فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mountaineer

ˌmaʊntnˈɪr ˌmaʊntɪˈnɪə

شکل جمع:

mountaineers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کوه‌نورد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

He is an experienced mountaineer who has climbed Everest twice.

او کوه‌نوردی باتجربه‌ است که دو بار به اورست صعود کرده است.

As a skilled mountaineer, she knew how to survive in harsh conditions.

به‌عنوان کوه‌نوردی کارآزموده، او می‌دانست که چطور در شرایط سخت زنده بماند.

noun countable

کوه‌نشین، اهل کوهستان، ساکن منطقه‌ی کوهستانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Mountaineers often rely on farming and livestock for their livelihood.

کوه‌نشینان اغلب برای امرارمعاش به کشاورزی و دامداری متکی‌اند.

Traditional clothing worn by mountaineers reflects their environment and culture.

پوشاک سنتی ساکنان مناطق کوهستانی، بازتابی از محیط و فرهنگ آن‌ها است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mountaineer

  1. noun a person who climbs mountains as a sport or job
    Synonyms:
    mountain climber climber hiker rock climber backpacker alpinist cragsman cragswoman
  1. noun a person who lives in or comes from a mountainous region

ارجاع به لغت mountaineer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mountaineer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mountaineer

لغات نزدیک mountaineer

پیشنهاد بهبود معانی