زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Mousse

muːs muːs

شکل جمع:

mousses

معنی mousse | جمله با mousse

noun countable uncountable

غذا و آشپزی دسر موس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

She ordered a chocolate mousse for dessert.

او یک موس شکلاتی برای دسر سفارش داد.

The chef whipped up a delicious strawberry mousse.

سرآشپز یک دسر موس توت‌فرنگی خوشمزه درست کرد.

noun countable uncountable

آرایش و پیرایش موس مو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The mousse helped add volume and hold to her hair.

موس مو به حجم دادن و نگه داشتن موهای او کمک کرد.

I need to buy some mousse for my hair.

من باید مقداری موس برای موهایم بخرم.

verb - transitive

آرایش و پیرایش به مو حالت دادن (با موس)

He carefully moussed his hair into a sleek style.

او بادقت موهایش را به حالتی صاف حالت داد.

I need to mousse my hair quickly before we leave for the party.

قبل‌از رفتن به مهمانی باید سریع موهایم را با موس حالت دهم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mousse

  1. verb apply a styling gel to
    Synonyms:
    gel
  1. noun toiletry consisting of an aerosol foam used in hair styling
    Synonyms:
    hair-gel hair mousse

سوال‌های رایج mousse

شکل جمع mousse چی میشه؟

شکل جمع mousse در زبان انگلیسی mousses است.

ارجاع به لغت mousse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mousse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mousse

لغات نزدیک mousse

پیشنهاد بهبود معانی