آخرین به‌روزرسانی:

Mussel

ˈmʌsl ˈmʌsl

توضیحات:

همچنین می‌توان از moule به‌ جای mussel استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی غذا و آشپزی صدف سیاه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The biologist studied the reproductive cycle of freshwater mussels.

این زیست‌شناس چرخه‌ی تولید مثل صدف‌های سیاه آب شیرین را بررسی کرد.

The chef prepared a delicious moule soup for the dinner party.

آشپز سوپ صدف سیاه خوشمزه‌ای برای مهمانی شام آماده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت mussel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mussel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mussel

لغات نزدیک mussel

پیشنهاد بهبود معانی